حمایت همهجانبه از کودکان کار، نه تنها میتواند آنها را از چرخه آسیبها و خطرات نجات دهد، بلکه آیندهای روشنتر و بهتر برای آنان رقم بزند.
معضل کودکان کار و خیابان یکی از چالشهای جدی اجتماعی است که در سالهای اخیر با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر کشور روند افزایشی داشته است.
این کودکان که غالباً در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی زندگی میکنند، با محرومیت از حقوق اولیه انسانی و شهروندی خود مواجهاند، حق تحصیل، حق رفاه و امنیت و دسترسی به امکانات بهداشتی و آموزشی از جمله حقوقی است که این کودکان از آنها بیبهرهاند؛ همچنین ورود زودهنگام این کودکان به دنیای بزرگسالی و قرار گرفتن در معرض فشارهای اقتصادی و روانی، آسیبهای روحی و روانی متعددی را برای آنها به همراه دارد که آثار آن تا بزرگسالی باقی میماند و میتواند منجر به بروز ناهنجاریهای اجتماعی شود.
بسیاری از این کودکان در محیطهایی نامساعد و بدون حمایتهای اجتماعی رشد میکنند و در مواردی نیز به دام شبکههای غیرقانونی بهرهکشی گرفتار میشوند؛ این شبکهها با استفاده ابزاری از کودکان، از احساسات مردم سوءاستفاده میکنند و علاوه بر آسیب به این کودکان، زمینههای بزهکاری و افزایش آسیبهای اجتماعی را نیز فراهم میکنند.
آسیبهای روانی ناشی از کار کردن در سنین پایین از جمله احساس بیهدفی، ناکامی، و محرومیت از موقعیتهای اجتماعی و فرهنگی میتواند به حس انتقامجویی و حتی بزهکاری در این کودکان منجر شود.
این موضوع ضرورت مداخله و حمایت همهجانبه از سوی دستگاههای دولتی و غیردولتی را بیش از پیش آشکار میکند؛ در این میان، نقش دستگاههای اجرایی، سازمان بهزیستی، شهرداریها، آموزش و پرورش، دانشگاههای علوم پزشکی، مؤسسات خیریه، و مراجع قضایی در شناسایی و برخورد با عوامل و شبکههای بهرهکشی و همچنین ایجاد بسترهای حمایتی، آموزشی و بهداشتی برای این کودکان بسیار حیاتی است.
آسیبهای روانی کودکان کار، تهدیدی برای آینده جامعه
ناهید عابدی، کارشناس مسائل فرهنگی، در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی«عصرهامون»، به بررسی تبعات اجتماعی معضل کودکان کار و راهکارهای کاهش این آسیب پرداخت و با اشاره به اینکه این معضل در جامعه رو به افزایش است، بیان کرد: کودکان کار نهتنها از حق تحصیل محروم هستند، بلکه از کمترین امکانات رفاهی نیز برخوردارند، ورود زودهنگام آنها از فضای کودکی به دنیای بزرگسالی باعث بروز آسیبهای روحی و روانی میشود که این مشکلات در بزرگسالی شدت بیشتری پیدا میکند.
وی افزود: احساساتی مانند بیهدف بودن، ناکامی ناشی از عدم دستیابی به موقعیتهای اجتماعی و محرومیت از حقوق شهروندی، همگی میتوانند به افزایش حس منفی و انتقامجویی در این کودکان منجر شوند.
عابدی ادامه داد: اگرچه نمیتوان گفت که تمام آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریها تنها ناشی از کودک کار بودن است اما ریشه بسیاری از این معضلات در این دوران شکل میگیرد.
وی در مورد نقش دستگاههای دولتی و غیردولتی در کاهش این معضل گفت: دستگاههای مربوطه، چه دولتی و چه غیردولتی و حتی مؤسسات خیریه میتوانند تا حدی از افزایش تعداد کودکان کار جلوگیری کنند، برخی از این کودکان به اجبار در سازوکارهای غیرقانونی و شبکههایی گرفتار میشوند که هدفشان بهرهکشی و تحریک احساسات جامعه از طریق استفاده ابزاری از کودکان است.
عابدی تأکید کرد: مراجع قضایی میتوانند با شناسایی و انهدام این شبکهها، به کاهش آسیبهای وارده به این کودکان کمک کنند؛ همچنین ایجاد مدارس و امکاناتی که شرایط ادامه تحصیل کودکان در کنار اشتغال را فراهم کند، میتواند تأثیر بسزایی در کاهش تبعات این معضل داشته باشد، این اقدامات به کودکان کمک میکند از حقوق شهروندی خود بهرهمند شوند و از چرخه آسیب خارج شوند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: همکاری میان دستگاههای مختلف و ایجاد فرصتهای آموزشی و حمایتی برای این کودکان، راهکاری کلیدی برای کاهش مشکلات اجتماعی ناشی از این معضل است.
برای بررسی اقدامات انجام شده برای کودکان کار در سیستان و بلوچستان، خبرنگار ما با معاون سلامت اجتماعی بهزیستی سیستان و بلوچستان به گفتگو پرداخت.
آموزش و حمایت، راهکار بازگشت کودکان کار به زندگی سالم
طاهره میرشکار،معاون سلامت اجتماعی بهزیستی سیستان و بلوچستان در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی«عصرهامون»، با اشاره به اینکه مشکلات اقتصادی و مهاجرت از روستاها به شهرها از عوامل اصلی افزایش تعداد کودکان کار و خیابان هستند، بیان کرد: یکی از دلایل دیگر افزایش این کودکان، هممرزی استان با کشورهای پاکستان و افغانستان است که باعث ورود تعداد زیادی از کودکان اتباع شده و به این معضل دامن زده است.
وی به اقدامات سازمان بهزیستی برای رفع این معضل اشاره کرد و افزود: ما با رویکرد مددکارانه و خانوادهمحور تلاش میکنیم مشکلات این کودکان را حل کنیم؛ تعدادی از این کودکان بازمانده از تحصیل هستند، در این راستا، خدماتی نظیر مددکاری، روانشناختی ،مهارت اموزی و تسهیلات سرمایه کار به خانوادههای این کودکان ارائه میشود تا محیط امنتری برای کودکان وخروج ازچرخه ی کار آنان ویا کاهش ساعات کاری صورت گرفته تا بتوانند به مدرسه بازگردند و آموزشهای لازم را دریافت کنند.
این مسئول در ادامه به اهمیت هماهنگی میان دستگاههای مختلف اشاره کرد و گفت: قانونگذار در ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، تکالیفی را برای ۱۹ دستگاه اجرایی تعیین کرده است؛ سازمانهایی مانند شهرداری، دانشگاههای علوم پزشکی، کمیته امداد، اداره کار و تعاون، آموزش و پرورش و فنیوحرفهای وسایردستگاههای موضوع قانون حمایت ازاطفال ونوجوانان ماده ۶ موظف به همکاری در ارائه خدمات به کودکان کار و خیابان هستند، این همکاریها به کاهش محدودیتهای سازمان بهزیستی در حل این معضل کمک میکند.
وی به مراکز حمایتی فعال در استان اشاره کرد و ادامه داد: ما دو مرکز دولتی در زابل و زاهدان داریم که کودکان کار و خیابان در آنها اقامت میکنند، تحصیل میکنند و مهارت میآموزند؛ همچنین یک مرکز آموزشی و حمایتی در شهرستان زهک با ظرفیت ۱۲۰ نفر در سال فعالیت دارد که در آن خدمات آموزشی، بهداشتی، مراقبتی و مددکاری به کودکان ارائه میشود.
معاون سلامت اجتماعی بهزیستی سیستان و بلوچستان افزود: در سال ۱۴۰۳، موفق به دریافت مجوز برای سه مرکز آموزشی و حمایتی دیگر در شهرستانهای هیرمند، چابهار و ایرانشهر شدیم که انشاءالله تا پایان امسال راهاندازی خواهند شد؛ این مراکز به ما کمک خواهند کرد تا تعداد بیشتری از کودکان را از چرخه کار خارج کرده و از طریق توانمندسازی خانوادههایشان، به بازگشت آنها به محیط خانواده کمک کنیم.
میرشکار در پایان تأکید کرد: کمک به این کودکان باید از طریق روشهای اصولی و غیرمستقیم صورت گیرد، طبق قانون، کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است اما میتوان برای کودکان بالای ۱۵ سال، حرفهآموزی و مهارتآموزی را در دستور کار قرار داد تا به تدریج بتوانند ضمن کسب مهارتهای شغلی وارد بازار کار سالم شوند.