بچههای غزه تا همینجا هم زیادی قوی بودند، زیادی شجاع…. در این ۵۴۷ روزی که از آتشباران اسرائیل گذشته است خیلی از آدمبزرگها هم اعتراف کردهاند که با هر بار شنیدن صدای انفجار و وزوز هواپیماهای اسرائیلی از ترس اینکه نکند اینبار نوبت آنها باشد دست و پایشان یخ کرده و قلبشان به سینه کوفته، چه برسد به بچهها!
دخترک خوابیده، چشمهایش را از ترس محکم به هم فشار میدهد و دندانهایش چلق چلق از لرزش چانه به هم ساییده میشوند. چیزی نیست، فقط وقتی خواب بوده یک هواپیمای اسرائیلی از بالای سرشان رد شده، چند متر آن طرف تر خانهای را نشانه گرفته و موشکش را به مهمانی ناخواندهای فرستاده. اینطرف اما همه سالماند اما مگر قلب دخترک چندبار میتواند این لحظه را تاب بیاورد؟! چند بار میتواند تحمل کند که موقع خواب زمین زیرپاهایش بلرزد، آسمان غرش کند جایی نداشته باشد که پناه بگیرد؟!
موشکهای اسرائیلی انگار به جان بچهها دوبار اثر میکند، یک بار از ترس میکشدشان و یکبار هم تکهتکهشان میکند. بین این دومرگ فاصله زیادی نیست!