در هیاهوی زندگی روزمره و اخبار پرشتاب جهان، گاهی صدای ظریفترین و آسیبپذیرترین اعضای جامعه، یعنی کودکان، به گوش نمیرسد. در میان این صداهای خاموش، فریاد بیصدای کودکان کاری است که در کوچهها، کارگاهها و مزارع، دوران کودکی خود را قربانی نان و زندگی میکنند. اینجاست که رسانه، به عنوان چشمان بینا و زبان گویای جامعه، نقش حیاتی خود را ایفا میکند. ما، اهالی رسانه، نه تنها وظیفه اطلاعرسانی داریم، بلکه مسئولیت خطیری در روشنگری، بیدار کردن وجدان عمومی و مطالبهگری برای آیندهای بهتر برای این کودکان بر عهده داریم.
از پنهانکاری تا شفافیت: رسانه، آینهی تمامنمای واقعیت
سالهاست که موضوع کودکان کار، گاهی در پس پردهی سکوت و گاهی نیز زیر غبار بیتفاوتی جامعه پنهان مانده است. رسانه با شکستن این سکوت، میتواند واقعیت تلخ زندگی این کودکان را از پشت درهای بسته به متن جامعه بیاورد. انتشار آمار و ارقام دقیق، بدون اغراق یا کوچکنمایی، به مخاطبان نشان میدهد که ابعاد این معضل تا کجاست. فراتر از آمار، رسانه باید به سراغ داستانهای زندگی برود؛ روایتهای دست اول از کودکانی که به جای مداد، ابزار کار دست میگیرند، و از مادران و پدرانی که از سر ناچاری، کودکی فرزندانشان را به حراج میگذارند. این داستانها، با رعایت اصول اخلاقی و حفظ حریم خصوصی، نه تنها همدلی عمومی را برمیانگیزند، بلکه به مخاطب کمک میکنند تا چهرهی انسانی پشت آمار و ارقام را ببیند.
فراتر از اخبار: رسانه، معلمی برای آگاهیبخشی
نقش رسانه تنها به گزارشگری محدود نمیشود. رسانه میتواند به مثابه یک معلم، جامعه را دربارهی علل ریشهای کار کودک آموزش دهد. فقر، نابرابری، کمبود دسترسی به آموزش، مهاجرت و حتی برخی باورهای غلط فرهنگی، همگی از عواملی هستند که چرخه معیوب کار کودک را تغذیه میکنند. با تحلیلهای عمیق، مصاحبه با کارشناسان و انتشار مقالات آموزشی، رسانه میتواند مخاطبان را متوجه پیچیدگیهای این مسئله سازد. همچنین، رسانه میتواند به جداسازی مفهوم “کمک به خانواده” از “بهرهکشی از کودک” بپردازد و مرزهای اخلاقی این موضوع را برای عموم روشن کند.
بیدار کردن وجدان جمعی: از ترحم تا اقدام
رسانه با تأثیرگذاری بر احساسات و عامل انسانی مخاطبان، میتواند وجدان جمعی را بیدار کند. اما این بیداری نباید صرفاً به ترحم و تأسف محدود شود. رسانه باید قدم فراتر بگذارد و مخاطب را به اقدام تشویق کند. معرفی سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه کودکان کار، انتشار راههای کمکرسانی مسئولانه و آگاهیبخشی در مورد قوانین و حقوق کودکان، همگی از جمله وظایف رسانه در این زمینه هستند. هدف نهایی باید تغییر نگرش از “دیدن یک کودک کار و تأسف خوردن” به “درک مشکل و مشارکت در راهحل” باشد.
رسانه، پلی میان مردم و مسئولین: مطالبهگری برای تغییر
و در نهایت، مهمترین نقش رسانه در برابر پدیده کودکان کار، مطالبهگری است. رسانه، به عنوان صدای مردم، باید از مسئولین و نهادهای مربوطه، اجرای قوانین حمایتی، فراهم آوردن زیرساختهای آموزشی و بهداشتی، و برنامههای حمایتی هدفمند برای خانوادههای آسیبپذیر را مطالبه کند. این مطالبهگری نباید تنها به دوران خاصی محدود شود؛ رسانه باید به طور مداوم و پیگیر، عملکرد مسئولین را زیر ذرهبین قرار داده و نتایج اقدامات انجام شده را به اطلاع عموم برساند. با انتشار گزارشهای تحلیلی، مناظرهها و میزگردها، رسانه میتواند به یک نیروی فشار مثبت برای ایجاد تغییرات ساختاری و پایدار تبدیل شود.
در پایان، مسئولیت ما به عنوان اهالی رسانه، سنگین اما پر افتخار است. با آگاهیبخشی، روشنگری و مطالبهگری، میتوانیم سهمی در بازگرداندن دوران کودکی به این فرشتگان خسته داشته باشیم و آیندهای روشنتر برای تمامی کودکان سرزمینمان رقم بزنیم.