کودکان کار، به جای تجربه لحظات شاد کودکی، با بار سنگین مشکلات اقتصادی روبهرو هستند. این کودکان در دنیای بیرحم بزرگسالان گرفتار شدهاند در حالی که حق داشتن یک دوران کودکی سالم و بدون دغدغه از آنها سلب میشود.
کودکان کار، به عنوان یکی از پدیدههای دردناک اجتماعی، مسئلهای است که در بسیاری از جوامع از جمله ایران با آن مواجه هستیم. در حالی که کودکان باید دوران کودکی خود را در محیطی امن و سرشار از بازی، تحصیل و رشد بگذرانند، اما بسیاری از آنها به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی به کار کشیده میشوند. این کودکان به جای آنکه در مدرسه به تحصیل بپردازند، مجبورند برای تأمین معیشت خانواده یا خود به مشاغلی سخت و گاهی خطرناک مشغول شوند. این موضوع نه تنها سلامت جسمی و روانی این کودکان را تهدید میکند بلکه آینده آنها را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
پدیده کودکان کار معمولاً ناشی از فقر شدید خانوادهها و دسترسی محدود به منابع آموزشی و فرصتهای شغلی مناسب است. خانوادههایی که قادر به تأمین نیازهای اولیه خود نیستند، از کودکان خود به عنوان نیروی کار استفاده میکنند. این مشکل در مناطقی که دسترسی به امکانات آموزشی و اجتماعی ضعیف است، شدیدتر مشاهده میشود. بسیاری از این کودکان که مجبور به ترک تحصیل میشوند، در آینده قادر به ارتقاء سطح زندگی خود نخواهند بود و این مسئله موجب گسترش چرخه فقر در جامعه میشود.
کارهای سنگین و خطرناک میتواند باعث مشکلات مزمن جسمی مانند اختلالات در ستون فقرات، اختلالات بینایی، شنوایی و سایر آسیبهای جسمی شود. از سوی دیگر، فشار روانی ناشی از این شرایط ممکن است به افسردگی، اضطراب و اختلالات رفتاری در این کودکان منجر شود. این مسائل نه تنها بر کیفیت زندگی آنان تأثیر میگذارد بلکه در درازمدت باعث مشکلات اجتماعی و روانی برای جامعه میشود.
از سوی دیگر، محرومیت از آموزش و فقدان مهارتهای ضروری برای اشتغال در آینده، شانس این کودکان را برای داشتن زندگی بهتر و شغلهایی با درآمد مناسب کاهش میدهد. این محرومیتها علاوه بر اینکه آینده فردی آنان را تهدید میکند، به اقتصاد و رشد اجتماعی جامعه نیز آسیب میزند. زمانی که درصد بالایی از کودکان از حقوق ابتدایی خود محروم میشوند، این مسئله به عنوان یک بحران اجتماعی، باید مورد توجه قرار گیرد.
برای مقابله با این بحران، نیاز است که دولتها و نهادهای اجتماعی اقدامات جدیتری انجام دهند. مهمترین اقدام، فراهم آوردن دسترسی به آموزش رایگان و با کیفیت برای همه کودکان است. علاوه بر این، ایجاد شرایط اقتصادی مناسب برای خانوادهها و تأمین نیازهای اولیه آنان میتواند فشارهای اقتصادی را کاهش دهد و از کار کودک جلوگیری کند.
در نهایت، مبارزه با پدیده کودکان کار نه تنها به نفع خود کودکان است بلکه به نفع جامعهای است که باید تلاش کند تا آینده بهتری برای نسلهای آینده خود فراهم کند. برای دستیابی به این هدف، همکاری همهجانبه دولتها، سازمانهای غیردولتی، خانوادهها و جامعه ضروری است. تنها در این صورت میتوان از تکرار چرخه فقر جلوگیری کرد و دنیای بهتری برای کودکان بسازیم.