چهارمین نشست وبیناری ملی فعالان حوزه کودکان کار در معرض آسیب روز سه شنبه ۴ شهریور با ارائه سرکار خانم دکتر سالاریان مدیر موسسه ارمغان رویش نو آمل با موضوع ارزشیابی سیاست ها و برنامه های ساماندهی کودکان کار خیابانی در ایران و طراحی الگوی مطلوب مداخله ای ساماندهی کودکان کار خیابانی برگزار گردید.
این نشست باحضور حجت الاسلام مهدی ملکی ریئس سابق کارگروه کودکان کار و خیابان و جمعی از فعالان و موسسات حوزه کودکان کار در معرض آسیب برگزار و به بررسی طرح ارزشیابی سیاست ها و برنامه های ساماندهی کودکان کار خیابانی در ایران و طراحی الگوی مطلوب مداخله ای ساماندهی کودکان کار خیابانی پرداخته شد.
مدیر موسسه ارمغان رویش نو آمل با توجه به بررسی طرح ارزشیابی سیاست ها و برنامه های ساماندهی کودکان کار خیابانی در ایران و طراحی الگوی مطلوب مداخله ای ساماندهی کودکان کار خیابانی به نقاط قوت و ضعف طرح ها و سیاست های اجرا شده در زمینه مداخله و ساماندهی کودکان کار و خیابان این پدیده پرداخت و نداشتن هیچ گونه پشتوانه آماری از کودکان کار و خیابان را یکی از نقاط ضعف در این حوزه و از نقاط قوت طرح را اثربخش تر شدن این موضوع، ایجاد حساسیت در سیاست گذاران، طراحی این موضوع و آیین نامه های به وجود آمده برای رسیدگی به این پدیده دانست.
دکتر سالاریان افزود: در ۳۰ طرحی که نهادها و ارگان ها انجام داده بودند به زمینه و ریشه کار کودکان توجه خاصی نشده بود و بودجه مناسب، منابع و زیرساخت های لازم (امکانات فیزیکی،منابع انسانی متخصص و …) وجود نداشت و رویکرد ها بیشتر فرد محور بودند.
سالاریان گفت: ما در این طرح، خودمان یک سری الگوهایی را طراحی کردیم که جز الگوهای مطلوب به کار میرود و برای مداخله و ساماندهی کودکان کار و خیابان بر مبنای مددکاری اجتماعی در ایران است.
سالاریان افزود: یک الگوی مداخله ای مطلوب ۳مرحله دارد:
♦مرحله اول شناسایی کودکان کار است که باید شناسایی درستی داشته باشیم از کودکی که پذیرش میشود و مشکلات این کودکان را شناسایی کنیم که اغلب مشکل طلاق یا اعتیاد والدین دلایل ورود این کودکان به چرخه آسیب هست.
♦مرحله دوم برقراری ارتباط با خانواده این کودکان هست که خانواده این کودکان باید مورد توجه قرار بگیرند.
♦مرحله سوم پیگیری و استمرار توسط مددکار اجتماعی و یا روانشناسان است.
در طراحی برنامه مداخله ای مطلوب ۳نوع مداخله را در نظر داریم: مداخلات جامعه ای، مداخلات خانواده و مداخلات فرد
در «مداخلات مبتنی بر جامعه»، دولت باید سیاست های اقتصادی مبتنی بر کاهش فقر ایجاد و به زیرساخت ها توجه داشته باشد، کار گروه و کمیته های تخصصی برای معرفی حقوق کودک و نحوه برخورد با این بچه ها راه تشکیل دهد، راه اندازی کمپین رسانه های اجتماعی و نظارت اجتماعی برای اجرای قانون منع کار کودک و در «مداخلات مبتنی بر خانواده» به اصلاح سبک زندگی، توانمندسازی والدین،حمایت اجتماعی و اقتصادی از فرد و خانواده تا بهبود پرداخته می شود.
و در نهایت «مداخلات مبتنی بر فرد» که بسیار مهم است که به کاهش ساعت کار کودک، دسترسی کودک به آموزش با مشارکت سازمان فنی و حرفه ای،برگزاری دوره مشاوره برای کودک، حمایت اجتماعی و اقتصادی تا بهبود وضعیت کودک توجه می شود.
در فرآیند مددکاری، مشارکت کودک و خانواده بسیار مهم و تأثیرگذار است، از مرحله پذیرش تا توانمندسازی باید مشارکت کودک و خانواده وجود داشته باشد.
◊ چالش ساختاری و سیاستی که خود به چند بخش تقسیم میشود:
۱-نگاه امنیتی به جای نگاه اجتماعی
۲-فقدان راهبرد واحد کلی
۳-گسست بین قانون و اجرا
۴- تمرکز بر خروج فوری از خیابان نه خروج پایدار
۵-حلقه مفقوده نفع عالیه کودک
◊ چالش شناسایی ارزیابی و اجرا
۱-غربالگری ناکافی
۲-داده های ناپایدار و تکرار ارزیابی و نبود سامانه یکپارچه محور
۳-دسترسی دشوار گروه های خاص
◊ چالش خدمات خط مقدم و مراکز روزانه
۱- کمبود تیم های خیابانی آموزش دیده
۲-مراکز روزانه کم ظرفیت یا با ساعات کار محدود
۳-خطر انگ زنی
جمع بندی: به جای اینکه برنامه ملی مبتنی بر شواهد داشته باشیم، سیاست ها و برنامه ها بیشتر مقطعی و پروژه محور است.
مدیریت درست و یکپارچه روی پرونده ها وجود ندارد و مهم ترین چالش،نادیده گرفتن اقتصاد خانواده است کمبود نیروی متخصص و استانداردهای یکنواخت داریم استانداردهای بین المللی بیشتر کودک محور است.
اصلاح سیاست های حکمرانی «استانداردسازی خدمات»، حمایت معیشتی هدفمند، همکاری با جامعه مدنی و بخش محلی، اخلاق، ایمنی و پاسخگویی بسیار مهم است برنامه مراقبت پس از ترخیص درمان اعتیاد، حمایت های روانی آموزش و هویت،از چالش های مهم این طرح هستند.