در روزی که جهان از حقوق کودک سخن میگوید، کودکان فلسطین در زنجیرند؛ چون دانههایی که پیش از سبز شدن، زیر چکمههای اشغال لگدمال میشوند
در روزی که جهان از حقوق کودک سخن میگوید، کودکان فلسطین در زنجیرند؛ چون دانههایی که پیش از سبز شدن، زیر چکمههای اشغال لگدمال میشوند.واقعیت اسارت آنان تنها بازتاب ظلم نیست، بلکه سندی زنده از جنایتی است که رژیم صهیونیستی با پشتگرمی آمریکا، همچون ماشینی مرگآفرین بر آینده نسلها فرود آورده است.پایگاه خبری هوران – در سالهای اخیر، سایه سنگین جنگ بر آسمان غزه و کرانه باختری، کودکان فلسطین را به مرکز تندباد خشونت کشانده است؛ گویی رژیم صهیونیستی تصمیم گرفته است ریشههای فردای یک ملت را خشک کند.
گزارشهای نهادهای فلسطینی نشان میدهد که با آغاز جنگ نابودگر علیه غزه، بازداشت کودکان نه تنها ادامه سیاستهای گذشته نبود، بلکه به مرحلهای رسیده که میتوان آن را «نظاممندترین تعرض به کودکی» در روزگار معاصر دانست؛ تعرضی که در پناه حمایت سیاسی و نظامی آمریکا بیهیچ واهمهای گسترش یافته است.
آمارها از بیش از هزار و ششصد کودک بازداشتشده در مدت کوتاه جنگ حکایت دارند؛ کودکانی که بسیاری از آنان از خانهها، خیابانها، مدارس و حتی آغوش خانواده ربوده شدهاند. شماری از کودکان غزه نیز در جریان عملیات نظامی به اسارت درآمدند؛ اما اطلاعات بسیاری از آنان زیر غبار «ناپدیدسازی قهری» و منع ملاقات مدفون شده و برآورد تعداد واقعی را ناممکن کرده است.
اکنون حدود سیصد و پنجاه کودک، از جمله دو دختر، در سلولهایی نگاه داشته میشوند که دیوارهایشان از سردی و تاریکی چکه میکند. کودکان در این سیاهچالها با ترکیبی از شکنجه، گرسنگی، تحقیر و بیدرمانی دستوپنجه نرم میکنند.
بیشتر آنان در نیمهشب، با شکستن درها و فریاد سربازان از جا کنده شدهاند؛ کودکانی که صبح مدرسهشان به جای زنگ کلاس، با صدای قفل زندان آغاز شده است.لحظه بازداشت، نخستین زخم بر روان آنان است؛ زخمهایی که وقتی سربازان در تاریکی سپیدهدم به خانهها میریزند، کودکان را در میان گریه و وحشت روی زمین مینشانند، دستها را با زنجیرهای فلزی میبندند و آنان را در پشت خودروهای نظامی میرانند، ژرفتر میشود.
بسیاری از این کودکان ساعتها و روزهای نخست را در گمگشتگی مطلق گذراندهاند؛ بیآنکه خانواده بتواند بداند فرزندشان زنده است یا نه.سپس نوبت اتاقهای بازجویی است؛ اتاقهایی تنگ و بیهوا که در آنها کودکان زیر چراغهای سرد، بدون حضور وکیل یا خانواده، با ساعتهای طولانی بازجویی، تهدید، بیخوابی و فشار روانی مواجه شدهاند. قانون در اینجا غایبترین معناست؛ کودک نه متهم که شکارِ بیپناهی است در چنگ نهادی که از معافیت سیاسی برخوردار است.
در زندان، کودکان روزهایی را میگذرانند که شبیه هیچ کودکی در جهان نیست. لباسهای اندک، وسایل شخصی مصادرهشده، قطع کامل ارتباط با خانواده، یورشهای شبانه با باتوم و سگهای تهاجمی، بیماریهای پوستی که در سایه نبود بهداشت و درمان گسترش مییابد و داروهایی که یا نمیرسند یا به عمد اشتباه داده میشوند.
این زندگی نه اصلاح است و نه مجازات؛ بلکه نابودی تدریجی کودکی است.مرگ دردناک کودک شهید ولید خالد احمد، تصویر کامل این جنایت است. او که در زندان مجدو جان سپرد، پیکری داشت از گرسنگی فرسوده، عضلاتی که ناپدید شده بود، پوستی که از جرب زخمی شده و اندامی که مانند زمینی خشکیده، در آخرین لحظات زیر فشار گرسنگی شکاف برداشته بود. مرگ او فریادی است بر ساختار شکنجهای که قدمبهقدم کودک را میخشکاند تا خاموش شود.
در غزه، وضعیت حتی تاریکتر است.کودکانی که زنده از میان خرابهها بیرون کشیده شدهاند، در بازداشت زیر شکنجه، بیآب، گرسنه و در انزوا رها شدهاند. برخی از آنان حتی به عنوان «سپر انسانی» در عملیات نظامی استفاده شدهاند.رژیم صهیونیست آنان را «مقاتل غیرقانونی» نامید تا بتواند جسم و روحشان را بیرون از هر قاعده حقوقی به بند کشد.بازداشت اداری نیز علیه کودکان اوج گرفته؛ بیش از نود کودک بدون هیچ اتهامی، تنها بر اساس پروندههایی محرمانه در زنداناند. این روند، قانون را از جایگاه استثنا به ابزار ثابت سرکوب کودکان بدل کرده است.
شهادتها تصویری برهنهتر از واقعیت نشان میدهد. کودکی که شش ماه در معسکرهای سدیه تیمان و عوفر روز را با دستبند آغاز کرده، دیگری که آثار کبودی بر تنش گواه ضربوشتم روز نخست دستگیری است، کودکی که از نبود درمان، دندانهایش را خود کشیده و آن یکی که زیر آوار یک عملیات نظامی تقریباً جان باخته بود.
روایت خطرناکتر از همه، کودک پانزدهسالهای است که مجبور شد در رفح، با پوشاندن لباس نظامی، پیش از سربازان وارد خانهها شود و چهلوهشت روز تمام در معرض مرگ دائمی بایستد.
در روزی که جهان جشن «روز جهانی کودک» میگیرد، کودکان فلسطینی با زنجیر و زخم حاضر میشوند؛ کودکانی که به جای دفتر مدرسه، احکام نظامی در برابرشان گشوده میشود؛ کودکانی که بزرگترین جرمشان «کودک بودن در سرزمین اشغالشده» است.
نهادهای فلسطینی امروز جامعه جهانی را به پاسخگویی فرا میخوانند؛ برای توقف این جنایات، پایان دادن به جنگ نابودگر، احترام به رأی مشورتی دادگاه بینالمللی و اعمال تحریم و فشار بر رژیمی که روزانه آینده کودکان را میبلعد.این صدا، صدای کودکان اسیر است؛ صدای آیندهای که اگر امروز نادیده گرفته شود، فردا برای جهان تلختر بازخواهد گشت.