در پیچ و خمهای زندگی شهری، جایی که امید و ناامیدی به هم گره میخورند، سایهای تاریک بر زندگی برخی از آسیبپذیرترین اعضای جامعه ما افتاده است: کودکان. این کودکان، که اغلب خود قربانی فقر، بیخانمانی، نبود حمایتهای خانوادگی و ضعف ساختارهای اجتماعی هستند، به آسانی به دام باندهای تبهکار و شبکههای مواد مخدر میافتند.
این پدیده نه تنها زندگی فردی این کودکان را ویران میکند، بلکه چرخهای از بزهکاری و آسیبهای اجتماعی را در جامعه تداوم میبخشد که مقابله با آن نیازمند درک عمیق، رویکردی جامع و اقداماتی قاطعانه است.
برای درک چرایی پیوستن کودکان به باندهای تبهکار، باید به ریشههای آسیبپذیری آنها نگریست. فقر شدید، به خصوص فقر شهری که در مناطق حاشیهای و محلات فقیرنشین شهرها خود را نشان میدهد، یکی از مهمترین عوامل است.
وقتی خانوادهای قادر به تامین نیازهای اولیه فرزندان خود نیست، کودکان برای بقا به سمت هر نوع منبع درآمدی، حتی غیرقانونی، کشیده میشوند. کودکان بیخانمان یا آنهایی که از خانه فرار کردهاند، به دلیل فقدان سرپناه، امنیت و حمایت بزرگسالان مسئول، هدف آسانی برای جذب توسط این باندها هستند.
این کودکان اغلب فاقد دسترسی به آموزش، خدمات بهداشتی و هرگونه حمایت اجتماعی هستند، که آنها را در برابر پیشنهادهای وسوسهانگیز اما خطرناک باندهای تبهکار بسیار آسیبپذیر میکند. علاوه بر این، در برخی موارد، وجود یکی از اعضای خانواده در باندهای تبهکار یا درگیر بودن با مواد مخدر، راه را برای ورود کودک به این دنیای تاریک هموار میسازد.
کودکان، به دلیل ویژگیهای سنی خود مانند نیاز به تعلق گروهی، هیجانخواهی و عدم درک کامل از عواقب بلندمدت اعمالشان، به راحتی تحت تاثیر جاذبههای ظاهری و وعدههای دروغین این باندها قرار میگیرند. این باندها اغلب با وعده پول، غذا، سرپناه، حمایت و حتی احساس هویت و قدرت، کودکان را به سمت خود جذب میکنند و از آسیبپذیری و معصومیت آنها سوءاستفاده میکنند.
پس از ورود به این باندها، کودکان در نقشهای مختلفی به کار گرفته میشوند که هر یک خطرات و آسیبهای خاص خود را دارد. یکی از رایجترین نقشها، “قاصد” یا “پیک” است. به دلیل جثه کوچک، ظاهر بیگناه و عدم جلب توجه، کودکان برای حمل مواد مخدر، سلاح، پول یا پیامهای تبهکارانه به مقاصد مختلف استفاده میشوند.
در بسیاری از موارد، این کودکان حتی از ماهیت واقعی آنچه حمل میکنند، بیاطلاع هستند. نقش دیگر، “فروشنده خرد” یا “خردهفروش” مواد مخدر است؛ آنها در نقاط پرتردد شهر به فروش مواد میپردازند، که این امر آنها را در معرض درگیری با باندهای رقیب، خطر دستگیری توسط پلیس و درگیر شدن مستقیم با مصرفکنندگان مواد مخدر قرار میدهد.
علاوه بر این، برخی کودکان در سرقتهای کوچک، جیببری، زورگیری، و حتی در موارد شدیدتر، در خشونتهای گروهی و درگیریهای مسلحانه بین باندها مشارکت داده میشوند. این کودکان همچنین ممکن است در کارهای غیرقانونی دیگری مانند کپیبرداری غیرمجاز، توزیع کالاهای قاچاق یا سایر جرایم سازمانیافته به کار گرفته شوند.
خطراتی که این کودکان با آن روبرو هستند، بسیار گسترده و ویرانگر است. در سطح جسمی، آنها در معرض سوءتغذیه، بیماریهای عفونی، آسیبهای ناشی از خشونت فیزیکی (ضرب و شتم، چاقوخوردگی، جراحات گلوله)، حوادث رانندگی و در معرض مواد مخدر قرار گرفتن هستند. بسیاری از آنها به تدریج خود نیز






