سیاستگذاری سلامت کودکان خیابانی: چالشها و راهکارها
• تعریف و ابعاد مسئله:
• کودکان خیابانی کودکان زیر ۱۸ سالی هستند که برای کار یا زندگی در خیابان هستند. آنها به دو گروه
دارای خانه (روزها در خیابان) و فاقد خانه (شب و روز در خیابان) تقسیم میشوند.
• این پدیده ناشی از عوامل زیستی، خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی مانند فقر، مهاجرت، طلاق و اعتیاد است.
• آسیبها و چالشهای سلامت:
• کودکان خیابانی در معرض طیف وسیعی از آسیبها قرار دارند
آسیب های جسمی مانند : سوءتغذیه، بیماریهای عفونی مانند ایدز و هپاتیت، سوء تغذیه ، آسیبهای ناشی از کار
روانی : افسردگی، اضطراب واحساس بیارزشی
اجتماعی: خشونت، سوءاستفاده جنسی، اعتیاد، بیسوادی هستند.
• راهکارهای بهبود وضعیت کودکان کار و خیابان :
•شناسایی و ارتباط با کودکان، ایجاد سرپناه، ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی، تدوین
قوانین حمایتی، تعیین سازمان مسئول و ایجاد شبکه یکپارچه مراقبت.
• راهکارهای بلندمدت: فرهنگسازی برای تغییر نگرش جامعه، اجرای برنامههای رفاهی برای خانوادههای
نیازمند، نظارت بر مناطق حاشیهنشین، آموزش مهارتهای زندگی، سرمایهگذاری در شهرهای کوچک برای جلوگیری از مهاجرت.
• رویکردهای سیاستگذاری سلامت:
• پیشگیرانه: هدفمند کردن کودکان در معرض خطر و خانوادههای آنان با ارائه خدمات پایه مانند آموزش، بهداشت و تغذیه.
• ترمیمی و اصلاحی: تمرکز مستقیم بر کودکان خیابانی با استفاده از مدلهای (مراکز با آزادی تردد) یا (مراکز اقامتی) برای بازگشت به جامعه.
• خدمات در خیابان: ارائه مستقیم خدمات (غذا، درمان، آموزش) در خیابان توسط مددکاران.
• بازگشت به جامعه: تلاش برای بازگرداندن کودکان به خانواده، سیستم آموزشی رسمی و بازار کار.
• راهبردهای آموزشی بر اساس دستورالعمل WHO سازمان بهداشت جهانی :
• آموزش در مورد مضرات سوءمصرف مواد، بهداشت، پیشگیری از بارداری ناخواسته و بیماریهای مقاربتی، و مهارتهای زندگی.
• برنامههای حمایت اجتماعی:
• طراحی خدمات مبتنی بر خانواده و متناسب با نیازهای کودکان.
• شرکت دادن کودکان در طراحی برنامهها.
• حمایت از برنامههای تغذیه، واکسیناسیون و آموزش برای کودکان فقیر و خیابانی.
نتیجهگیری نهایی:
پدیده کودکان خیابانی یک چالش پیچیده زیستی-روانی-اجتماعی و رو به رشد در ایران است که نیازمند
توجه فوری و سیاستگذاری هوشمند در حوزه سلامت است. برای مدیریت مؤثر این مسئله، باید
از رویکردهای چندوجهی (پیشگیری، درمان و بازتوانی) و مشارکتجویانه (شامل خود کودکان) استفاده کرد
و برنامههای حمایتی را بر اساس شواهد علمی و با در نظر گرفتن تمام ابعاد آسیبپذیری این کودکان طراحی و اجرا نمود.



