چرا کودک کار نباید در هیچ جامعه‌ای وجود داشته باشد؟ بررسی تبعات و راه‌حل‌های عملی

چرا کودک کار نباید در هیچ جامعه‌ای وجود داشته باشد؟ بررسی تبعات و راه‌حل‌های عملی

چرا کودک کار نباید وجود داشته باشد

چرا کودک کار نباید در هیچ جامعه‌ای وجود داشته باشد؟

چرا کودک کار نباید وجود داشته باشد؟ این سوالی است که هر جامعه‌ای باید از خود بپرسد. کودکان کار، کودکانی هستند که به جای لذت بردن از کودکی، تحصیل و بازی، مجبور به کار در شرایط سخت و اغلب خطرناک می‌شوند. این معضل نه تنها نقض حقوق کودکان است، بلکه تبعات اجتماعی، اقتصادی و روانی گسترده‌ای برای فرد و جامعه به دنبال دارد. در این مقاله بیش از ۳۷۰۰ کلمه‌ای، به بررسی دلایل، تبعات کودکان کار، و راه‌حل‌های کودکان کار می‌پردازیم تا نشان دهیم چرا این پدیده باید ریشه‌کن شود و چگونه می‌توان به این هدف دست یافت.

کودکان کار کیستند و چرا این معضل غیرقابل‌قبول است؟

تعریف کودکان کار و شرایط زندگی آن‌ها

کودکان کار به کودکانی گفته می‌شود که به دلیل شرایط اقتصادی، اجتماعی یا خانوادگی، مجبور به انجام کارهای سخت و اغلب غیررسمی برای تأمین معاش خود یا خانواده‌شان می‌شوند. این کودکان معمولاً زیر ۱۵ سال سن دارند، هرچند برخی تا ۱۸ سالگی نیز درگیر کارهایی هستند که با سلامت جسمی و روانی‌شان سازگار نیست. بر اساس گزارش‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO)، بیش از ۱۵۲ میلیون کودک در جهان مشغول کار هستند که ۷۳ میلیون نفر از آن‌ها در مشاغل خطرناک فعالیت می‌کنند. در ایران، اگرچه آمار دقیقی وجود ندارد، تخمین زده می‌شود که حدود ۱.۷ میلیون کودک درگیر کار باشند، از دست‌فروشی در خیابان‌های تهران گرفته تا کار در مزارع یا کارگاه‌های غیراستاندارد.

این کودکان اغلب در شرایطی زندگی می‌کنند که از ابتدایی‌ترین حقوق خود محروم هستند. بسیاری از آن‌ها در مناطق حاشیه‌ای شهرها، زاغه‌ها یا حتی خیابان‌ها زندگی می‌کنند. نبود سرپناه مناسب، دسترسی محدود به آب آشامیدنی، غذا و امکانات بهداشتی، و محرومیت از تحصیل، تنها بخشی از مشکلات روزمره آن‌هاست. برای مثال، گزارش‌ها نشان می‌دهند که در برخی مناطق تهران، کودکان کار روزانه بیش از ۱۰ ساعت در معرض آلودگی و خطر فعالیت‌هایی مانند زباله‌گردی هستند. این شرایط نه تنها سلامت آن‌ها را تهدید می‌کند، بلکه آن‌ها را در معرض سوءاستفاده و استثمار کودکان قرار می‌دهد.

نقض حقوق کودکان در کار کودک

کار کودکان به‌طور مستقیم حقوق کودکان را نقض می‌کند. طبق کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد (UNCRC)، کودکان حق دارند از تحصیل، بازی، سلامت و زندگی در محیطی امن برخوردار باشند. چرا کودک کار نباید وجود داشته باشد؟ زیرا این کودکان از این حقوق اساسی محروم می‌شوند. ماده ۳۲ کنوانسیون حقوق کودک به صراحت بیان می‌کند که کودکان باید در برابر هرگونه استثمار کودکان یا کارهایی که به سلامت جسمی، روانی یا رشد اجتماعی آن‌ها آسیب می‌رساند، محافظت شوند. در ایران، ماده ۷۹ قانون کار اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است، اما ضعف در نظارت و اجرا باعث شده که این قانون به‌طور کامل اجرایی نشود. این نقض حقوق، کودکان را در چرخه‌ای از محرومیت و آسیب نگه می‌دارد.

تبعات اجتماعی و فردی کودکان کار

چرا کودک کار نباید در هیچ جامعه‌ای وجود داشته باشد؟ بررسی تبعات و راه‌حل‌های عملی%

محرومیت از آموزش و فرصت‌های رشد

یکی از بارزترین تبعات کودکان کار، محرومیت از آموزش است. طبق گزارش‌های یونیسف، حدود ۱۰ درصد از کودکان کار در ایران به مدرسه دسترسی ندارند و بسیاری دیگر به دلیل خستگی ناشی از کار، نمی‌توانند عملکرد تحصیلی مناسبی داشته باشند. آموزش کودکان کار کلیدی برای شکستن چرخه فقر است. آموزش نه تنها به کودکان مهارت‌های پایه‌ای مانند خواندن و نوشتن می‌آموزد، بلکه آن‌ها را برای مشاغل بهتر در آینده آماده می‌کند. بدون آموزش، این کودکان در بزرگسالی به مشاغل کم‌درآمد و ناپایدار در بازار کار غیررسمی محدود می‌شوند، که این موضوع فقر را در نسل‌های بعدی نیز تداوم می‌بخشد.

آسیب‌های جسمی و روانی

کار در شرایط سخت، مانند زباله‌گردی، کار در کارگاه‌های غیراستاندارد یا حمل بارهای سنگین، کودکان را در معرض بیماری‌های عفونی، آسیب‌های جسمی و سوءتغذیه قرار می‌دهد. به عنوان مثال، گزارش شده که در یکی از مراکز پسماند تهران، بیش از ۱۰۰۰ کودک در شرایط غیربهداشتی مشغول به کار هستند. این کودکان اغلب در معرض مواد شیمیایی خطرناک یا زباله‌های عفونی قرار دارند که می‌تواند به بیماری‌های مزمن منجر شود. از سوی دیگر، سلامت روان کودکان نیز به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد. فشارهای روانی ناشی از کار طولانی، تحقیر اجتماعی، و نبود حمایت عاطفی می‌تواند به افسردگی، اضطراب، و کاهش عزت نفس منجر شود. این آسیب‌ها اثرات بلندمدتی بر زندگی کودکان دارند و حتی می‌توانند به مشکلات اجتماعی گسترده‌تری مانند افزایش جرم و جنایت منجر شوند.

تداوم چرخه فقر و تأثیر بر جامعه

چرا کودک کار نباید وجود داشته باشد؟ زیرا این پدیده نه تنها به کودکان آسیب می‌رساند، بلکه کل جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کودکانی که از آموزش و مهارت‌آموزی محروم می‌شوند، نمی‌توانند به‌عنوان نیروی کار ماهر در اقتصاد مشارکت کنند. این موضوع باعث افزایش نابرابری اجتماعی، جرم و جنایت، و کاهش بهره‌وری اقتصادی می‌شود. چرخه فقر با ادامه کار کودکان تقویت می‌شود، زیرا این کودکان در بزرگسالی نمی‌توانند از مهارت‌های لازم برای بهبود شرایط زندگی خود برخوردار شوند. در نتیجه، نسل‌های بعدی نیز در دام فقر گرفتار می‌مانند، و این چرخه معیوب ادامه می‌یابد.

علل ریشه‌ای وجود کودکان کار

فقر و نابرابری اقتصادی

فقر و کودکان کار ارتباط مستقیمی دارند. فقر اقتصادی یکی از اصلی‌ترین دلایل سوق دادن کودکان به بازار کار غیررسمی است. خانواده‌هایی که نمی‌توانند نیازهای اولیه خود را تأمین کنند، اغلب کودکان خود را به کار وامی‌دارند تا بخشی از درآمد خانواده را تأمین کنند. بر اساس گزارش‌ها، ۱۰۰ درصد کودکان کار در ایران با فقر و محرومیت مواجه هستند و ۲۰ درصد از آن‌ها دچار سوءتغذیه‌اند. این آمار نشان‌دهنده عمق تأثیر فقر بر این معضل است. نابرابری اقتصادی نیز این مشکل را تشدید می‌کند، زیرا خانواده‌های کم‌درآمد به منابع لازم برای خروج از فقر دسترسی ندارند.

مهاجرت، حاشیه‌نشینی و بی‌سرپرستی

مهاجرت به شهرهای بزرگ و حاشیه‌نشینی از دیگر عوامل مهم افزایش کودکان کار است. بسیاری از کودکان مهاجر یا بی‌سرپرست به دلیل نبود حمایت اجتماعی، مجبور به کار در خیابان‌ها می‌شوند. در تهران، بیش از ۴۲۰۰ کودک کار شناسایی شده‌اند که بخش قابل توجهی از آن‌ها مهاجر یا تبعه غیرمجاز هستند. این کودکان اغلب در معرض استثمار کودکان توسط شبکه‌های غیررسمی قرار می‌گیرند. حاشیه‌نشینی، با افزایش فقر و نبود زیرساخت‌های اجتماعی، این کودکان را در شرایطی قرار می‌دهد که هیچ گزینه‌ای جز کار برای بقا ندارند.

ضعف سیاست‌گذاری و اجرای قوانین

سیاست‌گذاری اجتماعی در ایران با چالش‌هایی مانند نبود هماهنگی بین نهادها، کمبود منابع، و ضعف در نظارت مواجه است. اگرچه قوانین برای حمایت از کودکان وجود دارد، مانند ماده ۷۹ قانون کار یا قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، اما اجرا و نظارت بر این قوانین ناکافی است. به عنوان مثال، بسیاری از کودکان کار در مشاغل غیررسمی فعالیت می‌کنند که از نظارت دولتی خارج است. این ضعف‌ها باعث شده که قوانین موجود تأثیر کافی در کاهش کودکان کار نداشته باشند.

چرا کار کودکان نقض حقوق انسانی است؟

چرا کودک کار نباید در هیچ جامعه‌ای وجود داشته باشد؟ بررسی تبعات و راه‌حل‌های عملی%

استانداردهای بین‌المللی حقوق کودکان

کنوانسیون ۱۳۸ سازمان جهانی کار حداقل سن کار را ۱۵ سال تعیین کرده و کنوانسیون ۱۸۲ کارهای خطرناک برای کودکان زیر ۱۸ سال را ممنوع کرده است. این استانداردها نشان می‌دهند که چرا کودک کار نباید وجود داشته باشد؛ زیرا کودکان باید از کودکی خود لذت ببرند، نه اینکه در معرض استثمار قرار گیرند. ایران به این کنوانسیون‌ها پیوسته، اما اجرای آن‌ها نیاز به تقویت نظارت و هماهنگی بین نهادها دارد. علاوه بر این، کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد بر حق کودکان برای آموزش، سلامت و حفاظت از هرگونه سوءاستفاده تأکید دارد.

تأثیر کار بر رشد جسمی و ذهنی کودک

کار کودکان، به‌ویژه در مشاغل سخت، می‌تواند به رشد جسمی و ذهنی آن‌ها آسیب برساند. فعالیت‌هایی مانند زباله‌گردی، کار در کارگاه‌های غیراستاندارد یا حمل بارهای سنگین، کودکان را در معرض حوادث، بیماری‌ها و فشارهای روانی قرار می‌دهد. برای مثال، کار طولانی‌مدت می‌تواند به مشکلات اسکلتی-عضلانی، بیماری‌های تنفسی و حتی آسیب‌های عصبی منجر شود. همچنین، سلامت روان کودکان به دلیل فشارهای روانی ناشی از کار و تحقیر اجتماعی به شدت تهدید می‌شود. این آسیب‌ها نه تنها آینده کودکان را به خطر می‌اندازد، بلکه بار سنگینی بر سیستم‌های اجتماعی و بهداشتی جامعه تحمیل می‌کند.

راه‌حل‌های عملی برای حذف کودکان کار

آموزش رایگان و مهارت‌آموزی

آموزش کودکان کار یکی از مؤثرترین راه‌حل‌ها برای ریشه‌کنی این معضل است. ارائه آموزش رایگان و برنامه‌های آموزش و مهارت‌آموزی می‌تواند کودکان را از چرخه کار خارج کرده و به آن‌ها مهارت‌های لازم برای آینده‌ای بهتر بدهد. این برنامه‌ها باید انعطاف‌پذیر، در دسترس و متناسب با نیازهای کودکان کار طراحی شوند. به عنوان مثال، کلاس‌های شبانه یا دوره‌های آنلاین می‌توانند به کودکانی که روزها مشغول کار هستند، کمک کنند تا به تحصیل ادامه دهند. همچنین، آموزش مهارت‌های عملی مانند خیاطی، نجاری یا فناوری اطلاعات می‌تواند به توانمندسازی کودکان کمک کند.

حمایت‌های مالی و اجتماعی از خانواده‌ها

توانمندسازی کودکان از طریق حمایت از خانواده‌های آن‌ها امکان‌پذیر است. برنامه‌های حمایت مالی، مانند یارانه‌های هدفمند، وام‌های کم‌بهره یا کمک‌هزینه‌های تحصیلی، می‌تواند فشار اقتصادی بر خانواده‌ها را کاهش دهد و نیاز به کار کودکان را از بین ببرد. علاوه بر این، ارائه خدمات اجتماعی مانند مشاوره خانوادگی، مراقبت‌های بهداشتی و حمایت‌های روان‌شناختی می‌تواند به بهبود شرایط زندگی این خانواده‌ها کمک کند. برای مثال، برنامه‌های تأمین اجتماعی که به والدین فرصت‌های شغلی پایدار ارائه می‌دهند، می‌توانند کودکان را از بازار کار غیررسمی خارج کنند.

تقویت قوانین و نظارت بر کار کودکان

سیاست‌گذاری اجتماعی باید بر تقویت قوانین و نظارت متمرکز شود. ایجاد نهادهای نظارتی قوی و هماهنگی بین سازمان‌های مسئول، مانند بهزیستی، شهرداری و وزارت کار، می‌تواند از استثمار کودکان جلوگیری کند. جرم‌انگاری صریح بهره‌کشی از کودکان در فضای مجازی و مشاغل غیررسمی نیز ضروری است. برای مثال، نظارت بر کارگاه‌های غیررسمی یا بازارهای خیابانی می‌تواند از اشتغال غیرقانونی کودکان جلوگیری کند.

نقش سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه‌ها

چرا کودک کار نباید در هیچ جامعه‌ای وجود داشته باشد؟ بررسی تبعات و راه‌حل‌های عملی%

فعالیت‌های خیریه‌های ایرانی در حمایت از کودکان

سازمان‌های مردم‌نهاد در ایران نقش مهمی در حمایت از کودکان کار ایفا می‌کنند. این سازمان‌ها با ارائه خدمات آموزشی، بهداشتی و مشاوره‌ای، به کودکان و خانواده‌های آن‌ها کمک می‌کنند. به عنوان مثال، برخی خیریه‌ها در تهران و شهرهای بزرگ مانند مشهد و شیراز، برنامه‌های آموزشی برای کودکان کار راه‌اندازی کرده‌اند که شامل کلاس‌های سوادآموزی، آموزش مهارت‌های شغلی و حتی فعالیت‌های تفریحی است. این برنامه‌ها نه تنها به آموزش کودکان کار کمک کرده‌اند، بلکه عزت نفس و امید به آینده را در این کودکان تقویت کرده‌اند.

همکاری با سازمان‌های بین‌المللی

همکاری با سازمان‌های بین‌المللی مانند یونیسف و سازمان جهانی کار می‌تواند به بهبود برنامه‌های حمایتی کمک کند. این همکاری‌ها منابع مالی و دانش فنی را برای راه‌حل‌های کودکان کار فراهم می‌کنند. برای مثال، یونیسف در ایران پروژه‌هایی برای حمایت از کودکان کار و خیابانی اجرا کرده که شامل آموزش و توانمندسازی خانواده‌ها بوده است. این همکاری‌ها می‌توانند به طراحی برنامه‌های مؤثرتر و پایدارتر منجر شوند.

نمونه‌های موفق در کاهش کودکان کار

برنامه‌های آموزشی موفق در ایران

در ایران، برخی برنامه‌های آموزشی توانسته‌اند تعداد قابل توجهی از کودکان کار را به سیستم آموزشی بازگردانند. برای مثال، در تهران، مدارسی ویژه کودکان کار ایجاد شده که برنامه‌های درسی انعطاف‌پذیری دارند و به کودکان امکان می‌دهند در کنار کار، تحصیل کنند. این برنامه‌ها با تمرکز بر آموزش و مهارت‌آموزی، به کودکان کمک کرده‌اند تا از چرخه فقر خارج شوند و مهارت‌هایی برای آینده کسب کنند.

تجربیات جهانی در ریشه‌کنی کار کودک

کشورهایی مانند برزیل، هند و بنگلادش با اجرای برنامه‌های جامع توانسته‌اند تعداد کودکان کار را کاهش دهند. برای مثال، برنامه “Bolsa Família” در برزیل با ارائه کمک‌های مالی مشروط به خانواده‌ها، کودکان را به مدرسه بازگرداند. در هند، برنامه‌های مهارت‌آموزی برای کودکان کار در مناطق روستایی به کاهش استثمار کودکان کمک کرده است. ایران می‌تواند از این تجربیات برای بهبود سیاست‌گذاری اجتماعی و کاهش کودکان کار استفاده کند.

نقش جامعه در حذف معضل کودکان کار

افزایش آگاهی عمومی و کاهش انگ اجتماعی

یکی از موانع اصلی برای حمایت از کودکان کار، انگ اجتماعی است. بسیاری از مردم این کودکان را به‌عنوان افرادی “مشکل‌ساز” می‌بینند، در حالی که آن‌ها قربانیان شرایط اقتصادی و اجتماعی هستند. کمپین‌های آموزشی و رسانه‌ای می‌توانند با افزایش آگاهی عمومی، نگرش جامعه را تغییر دهند. برای مثال، مستندها و برنامه‌های تلویزیونی که داستان زندگی کودکان کار را نشان می‌دهند، می‌توانند همدلی عمومی را افزایش دهند.

حمایت داوطلبانه و مالی از کودکان کار

هر فرد می‌تواند با حمایت داوطلبانه یا مالی از سازمان‌های مردم‌نهاد به کاهش این معضل کمک کند. مشارکت در برنامه‌های آموزشی، اهدای کمک‌های مالی یا حتی صرف وقت برای آموزش کودکان کار می‌تواند تأثیر بزرگی داشته باشد. به عنوان مثال، داوطلبان می‌توانند در کلاس‌های سوادآموزی یا کارگاه‌های مهارت‌آموزی شرکت کنند و به کودکان کمک کنند تا مهارت‌های جدیدی یاد بگیرند.

چالش‌های پیش روی حذف کودکان کار

کمبود منابع مالی و زیرساختی

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، کمبود منابع مالی و زیرساخت‌های لازم برای حمایت از کودکان کار است. بسیاری از برنامه‌های حمایتی به دلیل محدودیت بودجه ناتمام می‌مانند یا تأثیر محدودی دارند. برای مثال، تعداد مدارسی که برای کودکان کار طراحی شده‌اند، بسیار کمتر از نیاز واقعی است. دولت و خیرین باید منابع بیشتری برای این برنامه‌ها اختصاص دهند.

مقاومت خانواده‌ها به دلیل نیاز اقتصادی

برخی خانواده‌ها به دلیل وابستگی اقتصادی به درآمد کودکان، در برابر برنامه‌های حمایتی مقاومت می‌کنند. این موضوع نیازمند رویکردهای جامع برای توانمندسازی کودکان و خانواده‌هایشان است. برای مثال، ارائه فرصت‌های شغلی به والدین یا کمک‌هزینه‌های تحصیلی می‌تواند این مقاومت را کاهش دهد.

هماهنگی ضعیف بین نهادها

عدم هماهنگی بین نهادهای مسئول، مانند بهزیستی، شهرداری و وزارت کار، یکی از موانع اصلی در اجرای برنامه‌های حمایتی است. ایجاد یک نهاد متولی واحد یا تقویت همکاری بین این سازمان‌ها می‌تواند به بهبود کارایی برنامه‌ها کمک کند.

آینده بدون کودکان کار چگونه ممکن است؟

چرا کودک کار نباید در هیچ جامعه‌ای وجود داشته باشد؟ بررسی تبعات و راه‌حل‌های عملی%

نقش فناوری در آموزش و توانمندسازی

فناوری می‌تواند نقش مهمی در آموزش کودکان کار و توانمندسازی کودکان ایفا کند. پلتفرم‌های آموزشی آنلاین، برنامه‌های مهارت‌آموزی دیجیتال و ابزارهای نظارتی می‌توانند دسترسی کودکان به آموزش را افزایش دهند. برای مثال، ارائه تبلت‌های آموزشی با محتوای آفلاین می‌تواند به کودکانی که به اینترنت دسترسی ندارند، کمک کند. همچنین، اپلیکیشن‌هایی برای ردیابی و حمایت از کودکان کار می‌توانند به شناسایی و کمک به این کودکان سرعت ببخشند.

سیاست‌گذاری برای حمایت پایدار

سیاست‌گذاری اجتماعی باید بر حمایت‌های پایدار متمرکز شود. برنامه‌های بلندمدت، مانند ایجاد فرصت‌های شغلی برای والدین، گسترش سیستم‌های تأمین اجتماعی و تقویت نظارت بر کار کودکان، می‌توانند از بازگشت کودکان به کار جلوگیری کنند. برای مثال، ایجاد مشاغل خانگی برای مادران می‌تواند درآمد خانواده را افزایش دهد و نیاز به کار کودکان را کاهش دهد.

جمع‌بندی: چگونه جهانی بدون کودک کار بسازیم؟

چک‌لیست اقدامات برای افراد و جامعه

برای ریشه‌کنی کودکان کار، همه ما می‌توانیم نقش ایفا کنیم. در ادامه چند اقدام عملی پیشنهاد می‌شود:

  • حمایت از سازمان‌های مردم‌نهاد با کمک‌های مالی یا داوطلبانه.
  • افزایش آگاهی درباره حقوق کودکان در جامعه از طریق شبکه‌های اجتماعی.
  • گزارش موارد استثمار کودکان به نهادهای مسئول مانند بهزیستی.
  • حمایت از برنامه‌های آموزش و مهارت‌آموزی برای کودکان کار.
  • مشارکت در کمپین‌های آگاهی‌بخشی برای کاهش انگ اجتماعی.

فراخوان به اقدام برای تغییر

چرا کودک کار نباید وجود داشته باشد؟ زیرا هر کودک حق دارد کودکی کند، یاد بگیرد و آینده‌ای روشن داشته باشد. بیایید با همکاری دولت، سازمان‌های مردم‌نهاد و جامعه، جهانی بسازیم که در آن هیچ کودکی مجبور به کار نباشد. با اقداماتی کوچک اما مداوم، می‌توانیم تغییری بزرگ ایجاد کنیم.

سوالات متداول (FAQ)

۱- چرا کار کودکان غیرقانونی و غیراخلاقی است؟

کار کودکان به دلیل نقض حقوق کودکان، محرومیت از آموزش و آسیب به سلامت روان کودکان و جسم آن‌ها غیرقانونی و غیراخلاقی است. قوانین بین‌المللی و داخلی این موضوع را تأیید می‌کنند.

۲- چگونه فقر به وجود کودکان کار منجر می‌شود؟

فقر و کودکان کار ارتباط نزدیکی دارند. خانواده‌های فقیر به دلیل نیاز اقتصادی، کودکان خود را به کار وامی‌دارند که این موضوع چرخه فقر را تداوم می‌بخشد.

۳- چه راهکارهایی برای حذف کودکان کار وجود دارد؟

راه‌حل‌های کودکان کار شامل آموزش رایگان، حمایت مالی از خانواده‌ها، تقویت قوانین و نظارت، و فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد است.

۴- نقش خیریه‌ها در حمایت از کودکان کار چیست؟

سازمان‌های مردم‌نهاد با ارائه خدمات آموزشی، بهداشتی و مشاوره‌ای، نقش مهمی در توانمندسازی کودکان و کاهش کار کودکان دارند.

۵- چگونه می‌توانم به کودکان کار کمک کنم؟

شما می‌توانید با حمایت مالی یا داوطلبانه از خیریه‌ها، گزارش موارد استثمار، و افزایش آگاهی عمومی به کاهش این معضل کمک کنید.

اشتراک گذاری:

جستجو براساس استان

جدیدترین خبرها

آموزش خودمراقبتی پیش‌شرط ورود ایمن کودکان به مهدکودک

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: آموزش مهارت‌های خودمراقبتی

فراخوان جذب و آموزش خبرنگاران کودک و نوجوان منتشر شد

فراخوان جذب و آموزش خبرنگاران کودک و نوجوان در رده سنی ۱۳

سه برابر شدن نرخ سوء تغذیه کودکان غزه در کمتر از شش ماه

آنروا می‌گوید آمار سوء تغذیه کودکان فلسطینی نسبت به زمان نقض آتش‌بس،

دیدگاه خود را ثبت کنید