یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در امنیت اجتماعی در جوامع شهری، کودکان خیابانی هستند که از آن به عنوان «تراژدی شهری» یاد میشود و از جمله معضلات و آسیب های اجتماعی است که شهرها با آن دست به گریبان هستند.
کار کودکان یک مفهوم مبهم است زیرا معنی آن در زمینه های مختلف متفاوت است به عنوان مثال، در آفریقا کودکی که در خیابان کالایی را حمل میکند ممکن است به عنوان کودک کار مورد توجه قرار نگیرد بلکه کار او، به عنوان وسیله ای برای آموزش و رشد کودک به نظر برسد. بااین حال سازمان بهداشت جهانی (۲۰۱۶) کار کودک را هرکاری که توسط یک کودک که زیر سن قانونی کار که در ازای دریافت پاداش، حق کودکی را از آن محروم میکند، توصیف میسازد.
مطابق با این برداشت آمار شیوع کودکان خارج از مدرسه نگران کننده است، جایی که کودکان در ساعات مدرسه، در حال تردد در ترافیک هستند و بسیاری از این کودکان در ازای پول اندکی مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند. «کودکان خیابانی» بخشی از گروه بزرگتر «کودکان در وضعیت دشوار» یا «کودکان آسیب پذیر شهری» هستند که ساعات طولانی از شبانه روز و گاه تمام آن را به صورت موقت (ناپایدار) و یا دائمی (مستمر) و برای مدتی نامعلوم خارج از نهادهای اجتماعی حمایتی معمول مانند خانواده و مدرسه و به قصد و انگیزه کار و یا دوری از خانواده و مدرسه و به قصد و انگیزه کار و یا دوری از خانواده، در خیابان به سر میبرند.
این کودکان در مقایسه با دیگر همسالان خود تماس کمتری با نهادهای فوق الذکر دارند، و یا در مراکز ویژهای غیر از این نهادها نگهداری میشوند که در صورت فقدان آن مراکز ویژه در معرض رها شدن و روی آوردن به کار و زندگی خیابانی و عوارض منفی و خطرات ناشی از آن از قبیل خشونت بهره کشی، بزه دیدگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی قرار میگیرند.